دوراندیشی یا احتیاط، یكی از 24 توانمندی شخصیای است كه به گفته مارتین سلیگمن و پترسون برای روانشناسی مثبتگرا اساسی است. دوراندیشی را اینچنین تعریف كردهاند؛ «یك جهتگیری شناختی برای آینده، یك نوع عقلانیت عملی و خودكنترلی است كه به طور مؤثر به دستیابی به اهداف بلندمدت فرد كمك میكند.»
به نظر میرسد كه در فرهنگ غربی، این توانمندی به دلیل آنكه به عنوان ترس تلقی میشود، وجهه و اعتبار خوبی ندارد. اما ما در اینجا، 10 علت را ذكر میكنیم تا اثبات نماییم كه دوراندیشی و احتیاط استحقاق داشتن یك وجهه بهتر را در بین مردم دارد.
تجربه خودم این است كه برخی از توانمندیهای مشهورتر و معتبرتر از بقیه توانمندیها مشهورتر و معتبرتر از بقیه توانمندیها مشهورتر و معتبرتر از بقیه توانمندیها هستند. شجاعت، خردورزی و جدیت توانمندیهایی هستند، كه در بین مردم بسیار مشهور هستند. اما همانطور كه اشاره شد دوراندیشی كمترین توجه را بر میانگیزد. یكی از مهمترین علل این مسئله این است كه اكثر افراد دقیقاً معنا و تأثیر بالقوه این فضیلت را درك نكردهاند. به هر حال ما بر این اعتقادیم كه دوراندیشی نیاز به توجه بسیار بیشتری دارد و من در اینجا 10 علت را برای اثبات این حرفم ارائه خواهم كرد:
1ـ دوراندیشی بد فهمیده شده است. یك لحظه در ذهنتان به تصویری كه در ذهنشان از یك فرد دوراندیش و محتاط دارید، بیندیشید. دوراندیشی را چگونه تعریف میكنید؟ اكنون این تصویر را با تعریفی كه سلیگمن و پترسون از دوراندیشی ارائه كردهاند مقایسه كنید:
«دوراندیشی یك جهتگیری شناختی برای آینده، یك نوع عقلانیت عملی و خودكنترلی است كه به دستیابی به اهداف بلندمدت فرد كمك میكند.» افراد دوراندیش آیندهنگری قابل ملاحظهای را برای پیامدهای اعمال و تصمیماتشان نشان میدهند، در برابر تكانهها و انتخابهایی كه به زبان اهداف بلندمدتشان هستند و تنها اهداف كوتاهمدتشان را ارضا میكنند، یك دیدگاه منعطف و معتدل به زندگی دارند و سعی میكنند تا بین اهدافشان تعادلی را برقرار سازند. 2ـ دوراندیشی برای افراد ضعیف نیست. یك دلیل مهم اعتبار كم دوراندیشی این است كه این توانمندی با ركود تداعی شده است. ما شخص دوراندیش را به عنوان فردی میشناسیم كه به این علت كه از جهش و خطر كردن میترسد زندگی را به طور روزمره میگذراند. هر چند، سلیگمن و پترسون این نكته را یادآوری كردهاند كه «اینكه سعی كنیم انتخابهای آسانی در زندگی داشته باشیم یا اینكه خود را وقف هدفی كنیم كه به ما آسیب میرساند یا جلوی پاداشدهندههای بسیار زیادی را میگیرد، دقیقاً به همان اندازه بیاحتیاطی ما را در دام تكانههای آنی قرار میدهد. افراد دوراندیش به اهداف و آرزوهای بلندمدتشان احترام میگذارند و هر وقت كه لازم باشد برای دستیابی به این اهداف خطر میكنند.» 3ـ دوراندیشی به زندگی متعادل نیاز دارد. به دلایلی، افراد تمایل دارند تا دوراندیشی را با چند بعد محدود زندگی همچون كار و مسائل مالی ارتباط دهند. اما باید دانست كه دوراندیشی مالی ارتباط دهند. اما باید دانست كه دوراندیشی با كل زندگی ارتباط دارد و افراد دوراندیش برای برقراری تعادل بین اهدافشان در حوزههای مختلف زندگی تلاش میكنند، برای مثال، به طور منظم صبح زود بیدا شدن و رفتن به محل كار حتی در روزهای تعطیل اگر به معنای غفلت كردن از خانواده و ارزشها و اهداف معنوی باشد، دوراندیشی نیست. 4ـ افراد دوراندیش مسیر خودشان را در زندگی ترسیم میكنند. یك شخص دوراندیش آگاهانه و با هدف زندگی دوراندیش آگاهانه و با هدف زندگی میكند. او صرفاً به آنچه كه در جریان زندگی پیش میآید واكنش نشان نمیدهد؛ بلكه بر طبق درك اهداف و آرزوهایش تصمیم میگیرد و عمل میكند. 5ـ دوراندیشی تنها برای افراد زاهد نیست. اجازه دهید تا برای همیشه زاهدمآبی را جدای از دوراندیشی بدانیم. دوراندیشی با خودانگیختگی یا شور و اشتیاق فراوان ناسازگار است. برای مثال، یك زن دوراندیش تصمیم میگیرد تا بعد از یك روز طولانی كاری از رفتن به میهمانی پرهیز كند (زیرا او تمایل ندارد كه به تنهایی در نیمهشب به خانه برگردد)، یك شخص دوراندیش تصمیم میگیرد تا از غذاهای عجیب و غریب و جذاب را در هنگام گذراندن تعطیلات امتحان كند (اما او تمایل ندارد تا مثلاً یك نوع غذای ژاپنی را كه چند روز بیرون مانده است را بخورد). 6ـ قهرمانان میتوانند درواندیش باشند. بر خلاف، دوراندیشی، شجاعت توانمندی شخصیای است كه نیاز به تبلیغات یا اصلاح تصویر ندارد. شنیدن یك عمل شجاعانه مو را بر تنمان سیخ میكند. شجاعت توانمندی شخصیای است كه برای آن انگیزه ایجاد میشود و به داستانهای متعددی در مورد آن گفته شده است. شجاعت استحقاق این توجه را دارد اما تمایل دارم به این نكته اشاره كنم كه قهرمانان شجاع میتوانند دوراندیش نیز باشند. هیچ آتشنشان شجاعی نسنجیده و قبل از اینكه یك استراتژی منطقی برای خروج از ساختمان داشته باشد، به درون یك ساختمان آتش گرفته نمیرود. شجاعت بدون دوراندیشی، بیتوجهی و شتابزدگی است. 7ـ افراد دوراندیش جایزه داروین را نمیبرند. پترسون و سلیگمن به عنوان نمونه متضاد رفتار دوراندیشانه به جایزه داروین اشاره كردهاند. به گفته پایهگذاران این جایزه، جایزه داروین با تقدیر آنهایی كه با انجام رفتارهای احمقانه خودشان را به كشتن میدهند، پیشرفت در ژنوم انسانی را تحسین میكند. 8ـ افراد دوراندیش بدنهایی سالم و قوی و زندگی سالمی دارند. در اینجا به طور سریع به چند متغیر كه با دوراندیشی همبستگی دارند، میپردازیم. تحقیقات نشان دادهاند كه افراد دوراندیش از لحاظ فیزیكی قویتر هستند، به خصوص موقعی كه تكالیفی را انجام میدهند كه نیاز به استقامت دارد. افرادی كه اهداف مناسبی در زندگیشان دارند سالمتر و شادتر هستند (به خاطر داشته باشید كه دوراندیشی دال بر زندگی متعادل و هماهنگ است.) همچنین، صفت شخصیتی وظیفهشناسی (كه به طور قابل ملاحظهای با دوراندیشی همپوشی دارد) پیامدهای مثبت زیادی همچون بهرهوری فزاینده، موفقیت بیشتر در آموزش، ابقای كاری طولانیتر و حقوق بالاتر را در كار ایجاد میكند. شگفتانگیز نیست كه دانشآموزانئ دوراندیش وظیفهشناس موفقیت تحصیلی بیشتری را نشان میدهند و نسبت به همكلاسیهایشان مشكلات كمتری دارند. 9ـ هیچكس تمایل ندارد در هنگامی كه زمستان فرار میرسد یك ملخ باشد. احتمالاً اكثر شما داستان مورچه و ملخ را شنیدهاند. اما بهتر است ابتدا مروری كوتاه بر این داستان داشته باشیم.
«در یكی از روزهای تابستانی یك ملخ كه بسیار شادمان بود در حال تفریح كردن و آواز خواندن بود. مورچهای از آنجا میگذشت و تكه غذایی را با مشت فراوان به سمت لانهاش حمل میكرد. ملخ به مورچه گفت: چرا به جای اینگونه كار كردن و رنج كشیدن نمیایستی و با من صحبت نمیكنی؟ مورچه پاسخ داد: من دارم برای زمستان غذا ذخیره میكنم و به تو هم نصیحت میكنم كه همین كار را بكنی. اما ملخ جواب داد: چرا باید برای زمستان ناراحت باشم، در حال حاضر غذای فراوانی دارم تا بخورم.
موقعی كه زمستان آمد، ملخ غذایی برای خوردن نداشت و از گرسنگی در حال جان دادن بود. در این هنگام او به نزد مورچه رفت و از او درخواست كرد كه غذاهای ذخیره شده را با او تقسیم كند و به مورچه گفت كه فهمیده است باید برای روزهای نیاز مهیا باشد.»
البته این داستان به تصور قالبی ما از یك فرد دوراندیش به عنوان فردی خود ارضاكننده، خودخواه و بیاعتنا به بهزیستی دیگران كمك میكند. به یاد بیاورید كه یك شخص دوراندیش اهداف خود را در جنبههای اهداف و زندگی در نظر دارد و بسیاری از این اهداف و علایق در بردارنده رابطه با دیگران است.
<-PollName->
<-PollItems->
نظرات شما عزیزان:
[+] نوشته
شده توسط حمیدرضا عباس زاده عضو سازمان نظام روان شناسی و مشاوره کشور در چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:,